سومین جشنواره قالیهای نفیس و دستبافتههای عشایری ایران در فرصتی 10 روزه در تهران در حال برگزاری است و هزاران فرش و دستبافته نقاط مختلف ایران در مساحتی دلنشین از 5 تا 10 تیر ماه در محل کاخ موزه سعدآباد هنر و پیشینه منقوش کهن ایران زمین را به نمایش گذاشتهاند. فضا، سرشار از رنگ گلیم ترکمنصحرا و جاجیم بختیاری است و این طرح رنگ و نقش ایرانی و هنر دست زن و کودک قشقایی است که بیصدا با چشمان خیره و جستوجوگر بازدیدکننده تهرانی که به دنبال طرح و نقشی نو میگردد، به گفتوگو نشسته است.
حس نوستالژیک بازدیدکنندگان وقتی قویتر میشود که موزیک سنتی از رادیو محلی و با استقرار رادیو جوان به صورت زنده سراسری پخش میشود و رایحه دلنشین نان محلی در کنار سیاه چادر و سفید چادر عشایری، حس این فضا را کاملتر میکند.
جشنواره دو بخش دارد. یکی شامل قالیهای نفیس با 120 قطعه فرش بینظیر از 30 استاد صاحبنام و مشهور ایرانی است و ... فضای دیگر اختصاص به نمایش بیش از 5 هزار فرش و دست بافته عشایری دارد.
سعید محمدزاد اکبری، مدیر اجرایی جشنواره میگوید: صنعت سنتی ما هنوز بر روال سنتی پیش میرود که متاسفانه موجب زیان و ضرردهی دستاندرکاران و سرمایهگذاران این حوزه شده و از طرفی با توجه به مناسب نبودن تعداد نمایشگاههای بینالمللی این مساله تشدید شده.
قبلا مرکز توسعه صادرات، نمایشگاههای خارجی بسیار خوبی برگزار میکرد که هم معرفی مناسبی از فرش ایرانی بود و هم بازاریابی موثری از فرش ایرانی را در کشورهای خارجی انجام میداد، ولی این مسوولیت متاسفانه از مرکز توسعه صادرات ایران به مرکز توسعه تجارت ایران محول شده که تا آغاز به کار این مرکز و آماده شدن شرایط و انجام کارهای زیربنایی، سهم عمدهای از بازار جهانی را از دست دادیم. در مقابل سرعت پوششدهی بازارهای جهانی، رقبای قوی چون پاکستان، چین، ترکیه، نپال و اتیوپی زمانی را برای انجام این توقفها در داخل به ما نمیدهند.
بحث رقبای خارجی که به میان میآید، رقیب چینی از همه قدرتمندتر به نظر میرسد. ظاهرا زمان از دست رفته صادرکننده داخلی، فرصت مغتنمی شده برای همتای چینی، کپیبرداری هم که دیگر غریبه و آشنا نمیشناسد.
اکبری درباره بافت و کپیبرداری فرش کاشان در یکی از شهرهای چین به همین نام میگوید: گرچه این خبر توسط مسوولان تکذیب شده، ولی نظر من به عنوان یک فعال حوزه خارجی و داخلی فرش، دور از انتظار نبودن این خبر است و اینکه با توجه به مسائلی که اشاره کردم، خیلی هم نباید به انجام نشدن این مساله دلخوش کنیم، که در آن صورت سهم بیشتری را از دست خواهیم داد.
گرچه پاسخگویی به نیاز کلی و جهانی فرش و عرضه این محصول ایرانی در اقصی نقاط جهان، خواسته دستاندرکاران صنعت فرش کشور نیست، ولی اینکه چه عواملی موجب شده تا نتوانیم پایمان را به اندازه گلیم خودمان هم دراز کنیم نکته اصلی ماجراست و مدیر اجرایی سومین نمایشگاه فرشهای نفیس در این رابطه معتقد است: تمام دنیا ایران را با نام فرش آن میشناسند ولی متاسفانه به نظر میرسد که با اجرای سیاستهای نه چندان درست در بخش تولیدی، در کمرنگ شدن این شناسه بینالمللی، بیتقصیر نیستیم.
وقتی فرشهای با ارزش افزوده بسیار بالا را در سطح تجاری معرفی میکنیم باید انتظار ضرردهی این قضیه را هم داشته باشیم سخت نیست اگر الگویی مثل مرسدس بنز را در نظر بگیریم که همیشه با در نظر گرفتن ارزش افزوده تولید کارخانه کرهای را هم با سوددهی به فروش میرساند.
در حال حاضر در قسمت فرشهای نفیس این جشنواره، فرشهایی با قیمت هر مترمربع 6 میلیون تومان وجود دارد که با فرش چینی متری 200 دلار، غیر قابل رقابت است، ولی به نظر میرسد ندانسته و با عرضه غیرتخصصی این محصول، فرصت بیشتری را برای رقبایمان آماده میکنیم، فرش تبریز را در کنار، فرش اصفهان و یا گبه را در کنار فرش کاشان معرفی کردن فقط به از دست دادن جایگاه هر کدام از اینها منتهی میشود.
تمام این مسائل منجر به این شده که صادرات روز به روز سیر نزولیتری پیدا کند. وقتی سلیقه مردم دنیا به سمت دیگری جهت پیدا کرده و سطح و انتظار جهانی فقط به اندازه یک زیرانداز و در شرایط بهتر صرفا پوشش یک اتاق نزول پیدا کرده، عجیب نیست که محصول چینی و پاکستانی خریدار نداشته باشد. تا پیش از این کشورهای زیادی از پنج قاره در ردهبندی جدول خواستاران فرش ایرانی قرار میگرفتند ولی ظاهرا و در حال حاضر دیگر نمیتوان آمار دقیقی از طرفداران محصولات ایرانی، ارائه داد.
تغییرات آماری جدول صادرات فرش محصول عملکرد خود ماست. اینکه اولین طرفدار و متقاضی فرش ایران آلمان و یا آمریکاست، مهم نیست چون با انجام صادرات مجدد این آمار کمی دگرگون میشود، کما اینکه در حال حاضر اتریش یکی از مصرفکنندگان عمده فرش ایران است، همین طور کشورهای عربی.
دبی در حال حاضر توان مناسبی در جذب فرش ایرانی دارد به خصوص با وجود بازار بزرگ فرش که در این امارات دایر است، فرصت مناسبی را برای جبران کمبودها و عقب افتادگیهایی که در سایر نقاط دچار آن هستیم، مهیا کرده است و البته گامهایی در این زمینه برداشته شده از جمله سفارش بافت بزرگترین فرشهای زیبا توسط کشورهای خلیج فارس و بافت فرش برای مجسد ابوظبی که طی دو هفته آینده مراسم رونمایی آن انجام میشود و خوشبختانه با آغاز به کار دکتر آصفی در سفارت امارات عربی متحده امیدواریم که قدمهای موثرتری را در این زمینه برداریم و انشاءالله با تقویت مرکز توسعه تجارت ایران که در حال حاضر در دبی مشغول به کار است، فرصتهای طلایی را از دست ندهیم.
دانستن رنگ و طرح امروز جهانی نکته کم اهمیتی نیست. زمان، زمان به روز شدن است و گرنه تولید داخلی که برای مصرف مشتری ایرانی کم نیست، گرچه بهترین مشتری ما، مشتری ایرانی است.»
بهداد رنجبر، که یکی از غرفهداران نمایشگاه هم بود، هم از حیطه کارشناسی (به لحاظ تحصیل در رشته صنایع فرش) به نقد و بررسی نمایشگاه پرداخت. به اعتقاد رنجبر، مساعد نبودن زمان و مکان برگزاری نمایشگاه و عدم کفایت تبلیغات مناسب، شمار بازدیدکنندگان را تقلیل داده و جمعیت اندکی را به کاخ کشانده ولی با این حال استقبال همین تعداد از بازدید کنندهها هم بیشتر از طرحها و نقشهای ترجیحا غیر کلیشهای است.
رنجبر میگوید: «به نظر میرسد ارائه طرحهای جدید و تلفیق سنت و مدرنیته در این بازار، طیف وسیعتری از مشتریان را در بر میگیرد. به عنوان مثال عدم استفاده از پشمهای دباغی و حلاجی شده و ظاهرا سنتشکنی بیشتر مورد توجه قرار گرفت و طرفدار پیدا کرد، در صورتی که تا به حال تصور بر این بود که این شیوه فقط در بازارهای خارجی رواج دارد، و فقط مشتریان اماراتی و آلمانی هستند که تنوع طلبند غافل از اینکه سلیقه ایرانی هم تغییر کرده است.»
همشهری امارات